داستان یوسف(ع) وطفلی که به نفع او شهادت داد
حضرت يوسف از بالاى قصر جوانى را ديد كه با لباسهاى مندرس از كنار قصر عبور مى كرد، جبرئيل به حضرت عرض كرد: اين جوان را مى شناسى ؟
حضرت يوسف از بالاى قصر جوانى را ديد كه با لباسهاى مندرس از كنار قصر عبور مى كرد، جبرئيل به حضرت عرض كرد: اين جوان را مى شناسى ؟
تهديد به احراق خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها به نقل طبري متوفاي 310 ابن حميد از جرير از مغيره از زياد بن کليم مي گويد:
اتي عمر بن الخطاب منزل علي و فيه طلحه و زبير و رجال من المهاجرين
وقتي عمر بن خطاب منزل علي بن ابي طالب آمد در اين خانه هم طلحه بود هم زبير و تعدادي از مهاجرين بودند و برگشت گفت:
والله لأحرقن عليكم
به خدا قسم اين خانه را بر شما به آتش مي کشم
أو لتخرجن إلى البيعة
يا اينکه همگي آماده بشويد تا با ابوبکر بيعت کنيد
تاريخ الطبري ج 2، ص 233، لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري
عدم بیعت حضرت علی علیه السلام با ابوبکر به نقل آقاي بلاذري که متوفاي 270 است از مسلمة، سليمان تيمي و ابن عون نقل مي کند که:
أن أبا بكر أرسل إلى عليّ يريد البيعة، فلم يبايع
ابوبکر دنبال علي فرستاد تا بيايد بيعت کند ولي علي گفت من بيعت نمي کنم
أنساب الأشراف - أحمد بن يحيى بن جابر ( البلاذري ) - ج 1 ص 586
در خود صحيح بخاري ج 5 صفحه 82 است که اميرالمؤمنين تا 6 ماه بيعت نکرد در همان روز هم بعد از شهادت حضرت زهرا خواست بيعت کند 2 نکته ظريف دارد:
يکي اين است که به ابوبکر برگشت گفت:
اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ
در امر خلافت در حق ما استبداد کردي به طوري که قطرات اشک از چشمان ابوبکر جاري شد.
دوم هم گفت اگر مي خواهي به خانه ام بيايي تا با هم صحبت کنيم عمر را نياورد
ولا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ
من اصلا به حضور عمر کراهت دارم و از نشستن با عمر ناراحت هستم.
صحيح البخاري ج 4 ، ص 1549
فجاء عمر، ومعه قبس
عمر آمد با شعله اي از آتش
فتلقته فاطمةُ على الباب
عمر با پاره اي از آتش آمده بود و با زهراي مرضيه دم درب برخورد کرد
فقالت فاطمة: يا بن الخطاب، أتراك محرّقاً علي بابي؟
فاطمه زهرا فرمود: دارم مي بينم که آمدي خانه مرا به آتش بکشي
قال نعم
بله آمدم خانه را به آتش بکشم.
قال: نعم، وذلك أقوى فيما جاء به أبوك
و آتش زدن خانه تو باعث مي شود دين پدرت تقويت شود
أنساب الأشراف ج 1، ص 252، أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري
خيلي عجيب است، واقعا بايد گفت انا لله و انا اليه راجعون، پيامبري که مي فرمايد:
فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی
فاطمه پاره تن من است هرکس اورا به خشم آوردمرا خشمگین ساخته
صحيح البخاري ج 3، ص1361، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي
در صحيح مسلم است که نبی اکرم(ص)فرمودند:
فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي ما آذَاهَا
فاطمه پاره تن من است هرکس اورا بیازارد مرا آزرده است
صحيح مسلم ج 4، ص 1903، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيشابوري
خداي عالم در سوره نور آيه 27و 28 مي گويد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ
اي مومنين به خانه ديگران که مي خواهيد وارد شويد اجازه بگيريد و سلام دهيد.
سوره نور آيه 27
آيا اين چنين تهديد کردن با شعله اي از آتش به خانه زهرا آمدن اين هست معناي تستانس و تسلم علي اهلها؟
و يا در سوره احزاب آيه 53 مي فرمايد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ
ای کسانی که ایمان آورده اید،وارد خانه پيامبر نشويد مگر اينکه به شما اذن داده شود
در رابطه با اظهار ندامت و پشيماني خليفه اول از هجوم به خانه حضرت زهرا چندروایت را ذکرمیکنیم:
فوددت أني لم أكن كشفت بيت فاطمة عن شيء
من ناراحتم اي کاش خانه فاطمه زهرا را هتک حرمت نکرده بودم و دستور حمله و هجوم به خانه زهرا نداده بودم
وإن كانوا قد أغلقوا على الحرب
اگر چه اين خانه به عنوان سنگر جنگي بود، اگر چنانچه خانه حضرت زهرا به عنوان سنگر جنگي بسته شده بود و مرکز جنگ هم بود به احترام زهرا من نبايد دستور حمله و هجوم به خانه زهرا مي دادم.
الأموال لابن زنجويه ج 1، ص 387، أبو أحمد حميد بن مخلد بن قتيبة بن عبد الله الخرساني المعروف بابن زنجويه (المتوفى : 251هـ) الوفاة: 251، دار النشر :
المعجم الكبير ج 1، ص 62، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني
الأحاديث المختارة ج 1، ص 89، أبو عبد الله محمد بن عبد الواحد بن أحمد الحنبلي المقدسي
مختصر تاريخ دمشق، ج 4، ص 300، محمد بن مكرم بن منظور الأفريقي
تاريخ الإسلام ج 3 ، ص 118، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي
سمط النجوم العوالي، ج 2، ص 465، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي العاصمي المكي
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد